محمد زمانی

حکومت اسلامی در این سی چهار سال علاوه بر حذف ، ترور و صدور شیعه و دامن زدن به اختلاف های قومی و مذهبی به نقاط مختلف جهان ،برای بقای خود از طرفندهای مختلفی استفاده نموده است .انچه که برای تنویر افکار عمومی مهم می باشد اطلاع رسانی است و از این منظر است که به اهمیت رسانه ها در دنیای مجازی می پردازم. مهمترین استراتژی رسانه‌ای جمهوری اسلامی در برابر اطلاع‌رسانی آزاد، علاوه بر توقیف و سانسور، جعل، انکار، پنهان کردن و وارونه جلوه دادن بسیاری واقعیات موجود است. مقام‌های حکومت ایران در این مدت همچنین تلاش‌های بسیاری برای ورود وفاداران خود به

نزدیک به دو روز دیگر انتصابات دیگری برگزار خواهد شد و مهندسی جدیدی از طرف بیت رهبری و سران سپاه که النون سهم زیادی در اقتصاد و سیاست کلان کشور دارند نهادینه می شود.چیزی که مهم است ، عده ایی خودشان را به خواب زده اند و در دنیای مجازی از سایت ها تا فیسبوک را تحت شعاع دیدگاه های خودشان قرار داده اند ، ماله کشان و ساندیس خورهایی هستند که در جهت منافع شخصی و سازمانی خود و ماندن این حکومت با ابزارهای مختلف فعال هستند و اساسا دموکراسی و حقوق بشر برای انان مفهوم ندارد .حکومت اسلامی در این سی چهار سال علاوه بر حذف ، ترور و صدور شیعه و دامن زدن به اختلاف های قومی و مذهبی به نقاط مختلف جهان ،برای بقای خود از طرفندهای مختلفی استفاده نموده است .انچه که برای تنویر افکار عمومی مهم  می باشد اطلاع رسانی است و از این منظر است که به اهمیت رسانه ها در دنیای مجازی می پردازم. رویکرد حکومت اسلامی در این سی چهار سال به گزارش سایت دیگربان واقعیتی است که باید به ان پرداخت . مقام‌های جمهوری اسلامی با آغاز اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ نسبت به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، جریان اطلاع‌رسانی آزاد برای رسانه‌های خارجی را نیز محدود کرده‌ و در عین حال هر روز دامنه این محدودیت‌ها را برای رسانه‌های مستقل داخلی افزایش می‌دهند. علاوه بر این، برخی رسانه‌های مستقل و منتقد، با اتهام‌های مختلف یا توقیف شده‌اند و یا تحت شرایطی سخت به فعالیت خود ادامه می‌دهند. در این میان از سال ۱۳۸۸ برای مقابله با آنچه «جنگ نرم» نامیده می‌شود، تلاش‌های گسترده‌ای در جهت تحدید گسترده رسانه‌های مستقل و انحراف افکار عمومی و مصادره اخبار به نفع جمهوری اسلامی آغاز شده است. مهمترین استراتژی رسانه‌ای جمهوری اسلامی در برابر اطلاع‌رسانی آزاد، علاوه بر توقیف و سانسور، جعل، انکار، پنهان کردن و وارونه جلوه دادن بسیاری واقعیات موجود است. مقام‌های حکومت ایران در این مدت همچنین تلاش‌های بسیاری برای ورود وفاداران خود به عرصه رسانه‌ها به خصوص اینترنت آغاز کرده‌اند. به عنوان نمونه طی یک ‌سال گذشته بیش از ده‌ها سایت و صد‌ها وبلاگ محافظه‌کار با حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم دولت آغاز به کار کرده‌اند. این رسانه‌ها وظیفه دارند به هر شکل ممکن با گزارش‌ها و اخبار رسانه‌های مستقل و آزاد درباره وضعیت مردم ایران و شرایط داخلی کشور مبارزه کنند. راهبرد اصلی این سایت‌ها و وبلاگ‌ها تولید گزارش‌ها و اخبار جهت‌دار و ترویج شایعه و حملات گسترده علیه رهبران مخالف دولت، اقلیت‌های قومی و مذهبی و دانشجویان و بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی است. مهمترین اقدامات این رسانه‌های رسمی و غیر رسمی «دروغ‌پراکنی»، «برچسب زنی»، «ارعاب»، «کلی‌گویی»، «مبالغه»، «ایجاد تفرقه و تضاد»، «شایعه پراکنی» و «فریب» است. ترویج دروغ و شایعه از سوی بسیاری از این رسانه‌ها و وبلاگ‌ها در یک سال گذشته به حدی بوده که تشخیص درستی و نادرستی آن برای بسیاری از مخاطبان اگر نه غیرممکن، دست‌کم بسیار مشکل بوده است. علاوه بر این‌ها، جمهوری اسلامی در فضای مجازی با پنج راهبرد «سایت سازی»، «جعل خبر»، «هک»، «فیلترینگ» و «تاثیرگذاری در شبکه‌های اجتماعی» تلاش می‌کند ابتکار عمل را از رسانه‌های آزاد و مستقل بگیرد. اگر به همین چند نکته که در سایت دیگربان در خصوص فعالیت های این حکومت اشاره نمودم ، طرفند دیگر حکومت اسلامی اپوزیسیون سازی در داخل و خارج برای مهار نیروهای سکولار و دموکرات و انحلال طلب و برانداز بوده است .اگر نگاهی به این دو موضوع یعنی رسانه سازی و اپوزیسیون سازی داشته باشیم ،می توان متوجه این هجوم ها و سرمایه گذاری هنگفت حکومت اسلامی باشیم .ایجاد لابی برای مماشات با مقامات بین المللی و نفوذ برخی افراد در سازمان ها برای ایجاد اختلال و بر هم زدن اتحاد در اپوزیسیون براندازنمونه دیگری است .طرفند دیگر حکومت اسلامی از طریق همین مماشات گران در جاهای مختلف این است که طرح تجزیه ایران و حمله نظامی به ایران را برجسته نمایند، تا اینطور تلقین شود که همین حکومت بهتر است بماند تا اینکه ایران ،دچار سرنوشت لیبی و سوریه نشود .شما به سرمایه گذاری حکومت اسلامی در رسانه ها نگاه نمایید، هدفشان ترویج دروغ و شایعه پراکنی و ترور شخصیتی افراد مبارز است و حتی رسانه هایی که با پول مالیات کشورها سازماندهی شده است، بیشتر در اختیار این افراد است .اگر نگاهی به دوستان خود در فیسبوک داشته باشید، متوجه می شوید که حداقل هزاران نفر از افراد ارتش سایبری و مماشات گران و ماله کشان و ساندیس خورها در حال گمراه کردن مبارزات واقعی مردم هستند، از این روست که به اعتقاد من باید گفت :علاوه بر نگاه خامنه ایی به افراد انتصابی خود در انتخابات ریس جمهوری و مجلس به همین مماشات گران و ماله کشان هم نزدیک است ،ماله کشانی که هنوز بدون توجه به وجود قانون اساسی موجود خواستار به دروغ اصلاح حکومتی هستند که فاسد است و ایران را تباهی کامل کشیده است .براستی دیگر چه چیزی از ایران مانده است و تا کی باید مناظره گر این همه فلاکت باشیم?چرا تعهد اخلاقی اینقدر سقوط نموده است? به گزارش رادیو فردا همین اقای رهبر گفته است که مردم باید حضور فعال داشته باشند . رهبر جمهوری اسلامی ايران که روز چهارشنبه، ۲۲ خرداد، در جمع گروهی از مردم سخنرانی می‌کرد، گفته است: «اصرار» او بر «حضور حداکثری مردم» در پای صندوق‌های رای است چرا که «حضور قدرتمندانه ملت ايران باعث می‌شود که دشمن مايوس شود و فشار را کم کرده و راه ديگری را دنبال کند». آيت‌الله خامنه‌ای افزوده است: «توصيه اول من حضور پرشور پای صندوق رای است. ممکن است کسی به دليلی نخواهد از نظام اسلامی حمايت کند اما از کشورش که می‌خواهد حمايت کنند. همه بيايند». وی بر لزوم رای بالای رييس جمهوری آينده ايران تاکيد کرده و گفته است «هر کس که انتخاب شد اگر دارای رای سديد و محکم باشد بهتر می‌تواند مقابل دشمنان و معارضين بايستد». آيت‌الله علی خامنه‌ای روز چهاردهم خرداد و در سالگرد درگذشت آيت‌الله خمينی گفته بود: «هر رای که مردم به يکی از هشت کانديدای محترم بدهند، دردرجه اول، رای به جمهوری اسلامی و رای اعتماد به ساز و کار انتخابات است». وی روز هشتم خرداد هم در جمع نمايندگان مجلس گفته بود که «رهبری همانند بقيه مردم يک رای بيشتر ندارد» و «انتساب نظر رهبری در انتخابات به برخی افراد» کار «رسانه های بيگانه» است .باور کنید اینقدر این اخبار با تیتر درشت در رسانه های خارج از کشور درج می شود که صدها رجا نیوز هم نمی توانند این کار را انجام دهند .در نتیجه این فضای سیاسی و رسانه ایی و اپوزیسون سازی است که حکومت از ان به بهترین نحو سود جسته است .اما در همین دو روز باید بتوان برخی از مردم را متقاعد نمود که فریب این جوسازی ها را نخورند .عده ایی تا دیروز می گفتند خاتمی بیاید، بعد که همین رهبر فرزانه  نگذاشت ایشان بیاید، بحث هاشمی شد و ان را ناجی دانستند و دیدیدم همین رهبر عزیزشان چنان انها را به حقارت کشید که امروز باز همان ماله کشان با کمال بی شرمی از روحانی صحبت می کنند و می گویند چون هاشمی و خاتمی گفته است رای ما به روحانی است ،پس شما هم بروید تنور انتصابات را برای این حکومت و رهبر گرم نمایید .تنها راه تحریم گسترده و عدم مشروعیت این حکومت است و مردم باید در این شرایط از هر گونه فضای انتخاباتی برای اعتراضات  استفاده نمایند، تا بتوان این حکومت را به چالش کشید .فعلا مردم ایران در اسارت کسانی هستند که کوچکترین ارزشی برای انها قائل نیستند .به اعتقاد من باید نیروهای سکولار و دموکرات فقط نظا ره گر نباشند و اقداماتی را انجام دهند .در نتیجه ما باید مراقب این سناریوها باشیم و در دام ماله کشان گرفتار نشویم .امروز ما به یک اپوزیسیون سکولار و دموکرات با برنامه و مانفیست مشخص با اتحاد و همراهی  و همچنین  رسانه های همسو برای ارتباط با مردم نیاز داریم وتا زمانی که مردم احساس نکنند الترناتیو دیگری وجود ندارد توپ در زمین همین حکومت و مماشات گران است .حدقل نگاهی به مردم ترکیه داشته باشیم که چگونه مردم تن به برخی زورگویی های اردوغان نمی دهند و کما کان  برای تغییرات  در خیابان ها ایستاد ه اند و دلیلش هم این است که اپوزیسیون ،حزب عدالت و توسعه با هم متحد هستند و یک هدف را دنبال می نمایند .انها برنامه دارند و نمی گذارند تلاش های اتاتورک برای سکولار کردن ترکیه از بین برود.وقتی خامنه ایی میگوید رای به این هشت کاندید در مرحله اول رای به این حکومت است پس چرا باید در این انتصابات شرکت نمود .