محمد زمانی
چهارم تنها چیزی که در اینده باید به بحث گذاشته شود یک حکومت نامتمرکز است که همه ملیت ها بتوانند حکومت های محلی خود را داشته باشند و حتی در پارلمان های محلی بتوانند در ترویج پیشرفت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و گویش و زبان ان مناطق کوشا باشند و در این امر به مطالبات مردم اهمیت دهند و یک پارلمان ملی برگیرنده از احزاب و ملیت ها می توانند پشتوانه این سیستم نامتمرکز باشد .که اساسا پول ملی ،ارتش و سیاست خارجی و توزیع عادلانه ثروت ملی در مناطق می تواند توسط حکومت مرکزی و با نظارت اداره شود و همه می توانند یک زبان اداری را جهت امورات به رای مردم بگذارند .پس راهکاری که بتواند به این تبعیض ها پایان دهد
وجود دارد و هیچ بهانه ایی چه ملت سازی و چه زبانی و قومی که باعث جنگ داخلی و نقشه شوم بیگانگان،که منجر به تجزیه ایران شود وجود ندارد .امیدوارم با گفتگو و دیالوگ ملی بتوانیم بر همه این مشکلات فائق اییم و در کنار هم با فرهنگ ها و ایش های گوناگون با دموکراسی در کنار هم به ایرانی اباد و ازاد فکر نماییم.
چند روز پیش مقاله اقای هدایت را دیدم، که مطالبی مطرح کرده بودند که احساس نمودم ،بدون ارائه راهکار هدفی را دنبال می نماید که اصولاراه تجزیه اذربایجان را هموار می سازد و این نه منطقی و نه به نفع ایران و مردم اذربایجان است.اما سوالاتی در خصوص تبعیض مطرح نمودند که منطقی است و اصولا بدون پاسخ به این سوالات و دیالوگ سازنده نمی توان به دنبال یک راه حل بود .اقای هدایت در این مقاله می نویسد چرا وقتی ملت تورک آذربایجان جنوبی می خواست یک روزنامه و کتاب به زبان خودش داشته باشند، بر می آشفتیدید؟ چرا وقتی ملت تورک آذربایجان جنوبی خواستار اجرای اصول قانون اساسی در باره آموزش زبان تورکی آذربایجانی در کشور و خاک خودشان بودند، با آنان هم صدا نبودید؟ چرا وقتی تنها به خاطر دفاع از زبان مادریشان و در سرزمین های خودشان دستگیر و زندانی می شدند، دلتان خونین نمی شد؟ این پایان راه است: استقلال از ایران شما، … آری شما …، شما را می گویم …. آیا شعار «آذربایجان جنوبی جزء ایران نیست» دلتان را شکسته است؟ پس: چرا در این همه «87» سال حکومت پهلوی ها، خمینی و خامنه ای صدای ها و فریادهای ملت آذربایجان جنوبی را نشنیدید؟ چرا به جای شنیدن سخنان و خواست های انسانی، حقوقی و اولیه ما آذربایجانیان جنوبی، ما را متهم کردید؟ چرا وقتی متهم مان می کردند و محکوممان می کردند، دل ایران تان به درد نمی آمد؟ چرا وقتی به ملت تورک آذربایجان جنوبی توهین می کردند، موضع گیری نمی کردید؟ چرا وقتی ملت تورک آذربایجان جنوبی را تحقیر می کردند، خاموش بودند؟ چرا وقتی ملت تورک آذربایجان جنوبی حقوق انسانی و حقوق اولیه (حقوق بشری که سازمان های بین المللی برسمیت شناخته اند)، خودش را از ایران می خواست، خاموش بودید و حمایتشان نمی کردید؟ چرا وقتی حکومت هایتان می خواستند، زبان و فرهنگ و تاریخ آذربایجان را در زیر بمباران هزاران تن فرهنگ دورغ، تاریخ جعلی و زبان فارس دفن کنند، ساکت بودید؟ چرا وقتی زبان فارسی در مدارس برای آذربایجانیان اجباری شد، از حقوق بشر و حقوق ملت آذربایجان جنوبی برای داشتن زبان و تاریخ و ادبیات و … خودشان، دفاع نکردید؟ چرا با ملت تورک آذربایجان جنوبی هم صدا نشدید تا زبانشان در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شود؟ و سوالات دیگر .نقدی که در این مقاله وجود دارد این است که ایشان نشان دهد به مردم مناطق اذربایجان که این همه ظلم از طرف کسانی است که خود را حکومت فارس می نامند و اساسا این فارسها هستند که چنین بر ما ظلم نموده اند و از ما دفاع نکرده اند.مورد دوم این است که ایشان هیچ تفکیکی بین مردم و حاکمان که اساسا تمرکز قدرت است را هدف خود قرار نداده و تنها خواسته است که با کل گویی تجزیه و یا استقلال اذربایجان را توجیه نماید.تمام پاسخ های اقای هدایت و دوستان هم فکر او واضح و مشخص است.و من در ادامه سعی خواهم نمود هم پاسخ دهم و هم سوالاتی را مطرح نمایم.اما باز در اینجا، اقای هدایت بدون اشاره به تعریف ملت و بدون اشاره به مقصر اصلی که همان حکومت ولایت فقیه توتالیتر است.مباحث خودشان را مطرح نموده اند. ملت به گروهی از انسانهای دارای فرهنگ، ریشه نژادی مشترک و زبان واحد اطلاق می گردد که دارای حکومتی واحد هستند یا قصدی برای خلق چنین حکومتی دارند. [۱] مِلَّت را میتوان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که طی تکامل تاریخی به وجود آمده و بر شالوده اشتراک سرزمین و اقتصاد و تاریخ و فرهنگ ملی استوار است. عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یکدیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق با آن واحد پدید میآید. از جمله ویژگیهای هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک است و احساس دلبستگی و وابستگی به سرزمین معین. علاوه بر آن، نیروی حیاتی پیوند دهندهٔ ملّت از احساس تعلق قوی به تاریخ خویش، دین خویش، فرهنگ ویژهٔ خویش و نیز زبان خویش بر میخیزد.و برخی از همفکران ایشان موضوع زبان را مطرح می نمایند.انگار که این فارسی زبانان هستند که در کل ایران تبعیض را روا داشته و از حق و حقوق مردم اذربایجان دفاع ننموده اند. وجود مشتُرکات تاریخی، فرهنگی-عقیدتی، مذهبی و منافع مشتُرک اقتصادی بین گروههای مختلف ساکن یک سرزمین عوامل اصلی ایجاد یک ملت واحد محسوب میشوند. هر چه این مشترکات بیشتر باشند احساس تعلق داشتن به یک ملت واحد، بین اعضای آن ملیت افزایش مییابد، به طوریکه میتوانند باعث ایجاد احساس تعلق به یک ملیت بین چندین گروه زبانی-قومی متفاوت گردد. به طور مثال ایرانیان با وجود تفاوتهای زبانی و حتی نژادی در بیشتر دوران ۳۰۰۰ سال گذشته دارای تجربه تاریخی مشترکی بوده اند، مذهب مشترک داشته (زرتشت – اسلام) و از رسوم مشترکی برخوردارند (شب یلدا، چهارشنبه سوری، عید نوروز و سیزده بدر).پس از هر لحاظ تاریخی ما چیزی بنام ملت فارس و یا کرد و بلوچ و عرب و ترکمن نداریم که بخواهیم بر اساس این مبحث خواستار جدایی از ایران شویم.همه ملیت هستند و یک ملت واحد بنام ایران را در مرزهای مشخص جغرافیایی بوجود اورده اند.اقای هدایت به زبان اشاره می نمایند اما نمیدانم چرا با این بهانه چنین صحبت هایی را انجام میدهند که هیچ پایه و اساسی ندارد. . از طرف دیگر چه بسیار ملت هایی که مردم آنها به چندین زبان مختلف صحبت میکنند ولی خود را متعلق به یک ملت میدانند. مهمترین این ملت ها، ملتهای چین، هند و سوئیس هستد. در کشور هندوستان بیش از ۱۵۰۰ زبان مادری مختلف وجود دارد و هند متنوعترین کشور جهان از نظر زبان و نژاد محسوب میشود در حالی که مردم آن خود را هندی و متعلق به هویت هندی میدانند. یک بنگالی، پنجابی و .. همگی با وجود تفاوت زبان مادری خود را هندی میدانند. چین نیزنمونه دیگر چنین ملت هایی است که در آن شش خانواده زبانی مختلف و صدها زبان محلی متفاوت وجود دارد، تفاوت این زبانها به حدی است که مردم مناطق مختلف چین در صورت ندانستن زبان چینی استاندارد قادر به مکالمه و فهم یکدیگر نبوده و به مترجم احتیاج دارند ولی با وجود این تنوع زبانی گسترده تمامی این مردمان خود را چینی دانسته و جهانیان نیز آنها را به نام یک ملت واحد یعنی چین میشناسد. سویس دیگر کشوری است که مردم آن به چهار زبان مختلف آلمانی، فرانسه، ایتالیایی و رومنش صحبت میکنند ولی همگی خود را سوئیسی میدانند و نه آلمانی یا به طور مثال فرانسوی. زبان میتواند به عنوان یکی و فقط یکی ازشرایط لازم و نه کافی برای تعریف یک ملت به حساب آید. ولی تلاش برای تعریف هویت و ملیت بر اساس زبان مشتُرک بدون در نظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی، پیشینه تاریخی وعلایق و مشتُرکات با تعریف ملت سازگاری ندارد.پس کسانی که بدنبال ملت سازی هستند و زبان را بهانه ایی برای جدایی از ایران ابراز می دارند می بینید که هیچ منطقی وجود ندارد.اما پاسخ به سوالات ایشان و همفکرانشان این است .که اولا ما ملت یگانه ایران با ملیت های گوناگون در ایران هستیم و همچنین داری فرهنگ وتاریخ مشترک هستیم.دوم این که این حکومت های مرکزی هستند که به سرکوب همه ملیت ها پرداخته اند و ربطی به زبان فارسی و حکومت فارس ندارد .پس در نتیجه نمی توان گفت که امروز در ایران فقط اذری ها تحت ظلم و ستم هستند .به اعتقاد من همه مردم ایران از فارس گرفته تا کردها ، بلوچ ها ، اذری ها ،عرب ها، لر ها و ترکمن ها همه و همه تحت ظلم این حکومت تمامیت خواه و تمرکز گرا هستند.به اعتقاد من این حکومت است که به مطالبات مردم اهمیتی نداده است .امروز مردم و ملیت ها در ایران هیچ گونه مشکلی با هم ندارند و چنان در هم تنیده شده اند که نمی توان به جدایی انان فکر نمود .این حکومتهای توتالیتر هستند که حتی به حقوق اولیه مردم ایران توجه ایی نداشته اند .امروز سراسر ایران تبعیض قومی و شهروندی است .امروز در سراسر ایران مردم، زندان حکومت اسلامی هستند و همه مورد تبعیض قرار گرفته اند. همه ما در کنار هم باید بکوشیم که این تبعیض ها از بین برود .اما سوالات من اینست که ایا در سراسر ایران تبعیض وجود ندارد? ایا امار فقر و بیکاری فقط مختص اذربایجان است ?ایا اذری ها در اقتصاد و دولت نقشی ندارند?ایا امروز اذرهای وترک زبانان بخشی از جمعیت تهران و شهرهای دیگر را تشکیل نداده اند?ایا ترک زبان فقط در منطقه اذربایجان هستند یا اینکه در سراسر ایران ما اذری و ترک زبان داریم?ایا خواستار جدا کردن یک ملیت از بقیه مردم ایران اجحاف نیست?ایا دولت های بیگانه در این نقشه شوم سهیم نیستند?ایا با این شعارهای غیر علمی دامنه جنگ داخلی و قومی و مذهبی در ایران شعله ور نخواهد شد ?ایا ادغام شدن اذربایجان جنوبی با شمالی این مردم را خوشبخت می نماید? اقای هدایت مجری برنامه های تلویزیونی گوناز (گوناز تی وی) یک کانال ماهواره ای بیست و چهار ساعته به زبان ترکی آذربایجانی با مدیریت احمد اوبالی است، که از شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی آمریکا برنامه هایی را برای مردم ترک زبان در ایران تهیه می کند این کانال تلویزیونی علاوه بر استودیو شیکاگو یک استودیوی دیگر هم در باکو مرکز جمهوری اران دارد و برنامه هایش را هم از طریق ماهواره ی هاتبرد (و پیش از آن ترک ست ترکیه) به .آذربایجان ایران می فرستد و این سوال را بوجود می اورد که هزینه این تلویزیون از کجا تامین می شود و چرا با مباحث غیر کارشناسی و علمی به مباحث تجزیه طلبی دامن می زنید? ایا تجزیه ایران به نفع کل مردم ایران تمام می شود یا اینکه به نفع کشورهای بیگانه برای تسلط بیشتر است ?ایا چنین تفکری بهانه سرکوب را به حکومت توتالیتر حکومت اسلامی نمی دهد?به گفته اقای زعیم 2…برنامه تجزیه ایران که از سال ۲۰۰۶ بطور جدی توسط نومحافظه کاران آمریکا و تندروان یهود در اسراییل مطرح شده (که البته انگلستان هم همیشه در این محفل بوده و هست) اکنون با ناتوانتر شدن اقتصادی ایران و انزوای جمهوری اسلامی، محاصره ایران توسط بزرگترین بسیج نیروهای نظامی در تاریخ بشریت و خریدهای خارق العاده تسلیحات مدرن توسط کشورهای همسایه، وارد مرحله جدیدی شده است. عربستان هم این دو سه ساله وارد معرکه شده و تا کنون حدود ۴۸۰ میلیون دلار برای فراهم آوری زمینه تجزیه در ایران هزینه کرده است. دولت ترکیه که در زمان حکومت ارتشیان حدود ۲۰۰ میلیون دلار برای فعالیت پان ترکیستها بودجه تخصیص داده بود، اکنون کمتر هزینه میکند، ولی پولهای کلانی توسط الهام علیف هزینه می شود. بخشی از این هزینه ها برای تامین تسلیحات پنهان است، هم در شمال غرب و هم در جنوب غرب. افزایش چشمگیر تبلیغات ضد ایرانی، شدت گرفتن قوم گرایی توسط فعالان تجزیه طلب و برخی رسانه های جهانی و افزایش چشمگیر شوخی های توهین آمیز قومیتی برای تحریک عوام، شکل جدی تری بخود گرفته است. نخست سه جزیره در خطر است و سپس خوزستان برای از پای درآوردن جمهوری اسلامی با محروم کردنش از منابع نفتی. اینها همه پرسشی است که شما باید پاسخ دهید ..ایا این وابستگی به بیگانه نیست اما در پایان می خواهم این مطلب را اضافه نمایم که تنها راه دیالوگ و گفتگو بین الیت جامعه و ملیت های مختلف برای یک راه حل مناسب در چهارچوب تمامیت ارضی ایران است.همه عزیزان باید بکوشند که در اینده به رفع تبعیض در ایران بپردازند و راهکاری ارائه دهند که اولا حکومت مرکزی ولایت فقیه به دلیل تبعیض ها ی فراوان در سر تاسر ایران که باعث تبعیض شده است محکوم شود و باید برود و دوم مردم را از حکومت ها ی سرکوبگر جدا نماییم چرا که مردم هیچ مشکلی با هم ندارند.سوم همه در خصوص یک الترناتیو مشخص از همه گروها و اقوام و ملیت ها در قبال این حکومت به نتیجه برسند و یک شورای ملی برامده از همه خواسته ها بوجود اید.چهارم تنها چیزی که در اینده باید به بحث گذاشته شود یک حکومت نامتمرکز است که همه ملیت ها بتوانند حکومت های محلی خود را داشته باشند و حتی در پارلمان های محلی بتوانند در ترویج پیشرفت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و گویش و زبان ان مناطق کوشا باشند و در این امر به مطالبات مردم اهمیت دهند و یک پارلمان ملی برگیرنده از احزاب و ملیت ها می توانند پشتوانه این سیستم نامتمرکز باشد .که اساسا پول ملی ،ارتش و سیاست خارجی و توزیع عادلانه ثروت ملی در مناطق می تواند توسط حکومت مرکزی و با نظارت اداره شود و همه می توانند یک زبان اداری را جهت امورات به رای مردم بگذارند .پس راهکاری که بتواند به این تبعیض ها پایان دهد وجود دارد و هیچ بهانه ایی چه ملت سازی و چه زبانی و قومی که باعث جنگ داخلی و نقشه شوم بیگانگان،که منجر به تجزیه ایران شود وجود ندارد .امیدوارم با گفتگو و دیالوگ ملی بتوانیم بر همه این مشکلات فائق اییم و در کنار هم با فرهنگ ها و ایش های گوناگون با دموکراسی در کنار هم به ایرانی اباد و ازاد فکر نماییم.
مقاله اقای هدایت …http://www.iranglobal.info/node/16498
منابع..1..تعریف ملت از ویکیپدیا