
بهمن ماهی، که با اعدام و قطع انگشت شروع شد و تا بازداشت روزنامه نگاران ادامه داشت تا توتالیتر بودن خود را در این سی و چهار سال اثبات نماید.از ان سوی ،نمایندگان مجلس که باید مدافع حقوق ملی و مردم باشند ،از وزارت اطلاعات برای بازداشت روزنامه نگاران تقدیرنمودند. تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران در گفتوگوهایی جداگانه با خبرگزاری فارس که روز جمعه، ۱۳ بهمن، منتشر شد، از اقدام وزارت اطلاعات در بازداشت گسترده روزنامهنگاران تقدیر کردند. فتحالله حسینی، جواد کریمی قدوسی، محمد اسماعیلی، محمدصالح جوکار، حسن کامران دستجردی، حسین نقوی و منصور حقیقتپور، از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، این اقدام وزارت اطلاعات را «بهموقع» و «مقتدرانه» توصیف کرده و اعلام داشتند که کمیسیون امنیت ملی از وزارت اطلاعات حمایت خواهد کرد. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در هفته گذشته ۱۷ روزنامهنگار و فعال رسانهای در ایران را بازداشت کرد. این وزارتخانه در بیانیهای که روز چهارشنبه، ۱۱ بهمن، منتشر کرد، اتهام این روزنامهنگاران را همکاری با رسانههای فارسیزبان خارج از کشور عنوان کرد و گفت که آنها اعضای «یکی از بزرگترین شبکههای رسانهای متصل به اردوگاه رسانهای استکبار» هستند. اما برخی از نمایندگان مجلس ایران با تکرار ادعاهای وزارت اطلاعات کشور، از بازداشت روزنامهنگاران به عنوان عملیاتی «پیچیده» و «هوشمندانه» نام میبرند که در آستانه یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران رخ داده است. محمد اسماعیلی، نماینده زنجان، با «خائن» نامیدن روزنامهنگاران بازداشتشده، نوید برخوردی «قاطعانه» با آنها را داد و اظهار داشت: «درخواست ما از این دستگاه امنیتی این است که همچنان اوضاع را تحت کنترل داشته باشد و با هرگونه حرکت ضدانقلابی برخورد سریع صورت گرفته و عوامل آن به مردم معرفی شوند.» حسن کامرانی دستجردی، نماینده اصفهان، هم این روزنامهنگاران را «پیادهنظام دشمن» نامید و گفت: «سربازان گمنام امام زمان در عرصه جنگ سایبری و با پیچیدگیهای اطلاعاتی در عرصه نرمافزاری، موفقیتهای شایان توجهی داشتهاند که این موفقیتها و دستگیری پیادهنظامهای دشمن در عرصه رسانه در داخل کشور قابل تقدیر و تحسین است.» همچنین جواد کریمی قدوسی، نماینده مشهد و کلات، گفت: «دستگیری عوامل رسانهای غرب در کشور پیام خوبی برای کسانی است که زمینههایی اینچنینی دارند تا روی خوش به پیشنهادات رسانههای غربی نشان ندهند.»عدم مشروعیت نظام ،تحریم انتخابات وترس حکومت از فروپاشی و حرکت های اعتراضی خودجوش مردم بدلیل مشکلات عدیده در استانه انتخابات ریاست جمهوری نمی تواند پیام خوبی برای جشن سی و چهار ساله این حکومت باشد.این اعدامها و بازداشت ها می تواند یک پیام برساند وان جلوگیری از سقوط این حکومت با ایجاد رعب و وحشت است. در همین خصوص مطلبی از طرف اقای فاطمی نظرم را جلب نمود که نوشته بودند کدامین ثمره انقلاب را باید جشن گرفت؟ از مردم می خواهند انقلابی را جشن بگیرند که وطنشان را ویران کرد، میهنشان را به جنگ خانمانسوز کشاند، حیثیت معنوی و اقتصاد کشورشان را به باد فنا سپرد، مشتی اراذل و اوباش را بر سرشان سوارکرد، صدها هزار جوان را در جنگ و انتقامجویی به خاک و خون کشاند و میلیونها ایرانی را وادار به جلای وطن کرد. نخستین رئیس جمهورش از ترس جان ناچار به فرار شد و سه رئیس جمهور دیگرش که بیست و چهار سال بر این خراب شده حکومت کردند امروز مطرودند و ” فتنه گر” و “انحرافی” نام گرفته اند. رژیم منبعث از این انقلاب شوم بیش از آنکه اسلامی خوانده شود از خصائص استالینی برخوردار است و رهبر آن برای انحصار و حفظ قدرت، استالینوار حکومت میکند. این است انقلابی که می خواهید مردم سی و چهارمین سالگرد آن را جشن بگیرند؟ مردم می پرسند چرا با هر سالگرد انقلاب شرایط زندگی مشکل تر شده است؟ چرا هر سال که می گذرد زندگانی تلخ تر و وضع معیشت بحرانی تر می شود؟ چرا از صبح انقلاب تا امروز مردم حتی یک ساعت احساس فراغت و آزادی نکرده اند؟ . در اینجا باید اذعان نمود که جنایات این حکوت بر کسی پوشیده نیست.اما سوال مشخص من از روشنفکران و الیت جامعه این است که ما ،تا کی باید نظاره گر این ثمره نامبارک و ویرانی باشیم.رمز پیروزی در قبال این حکومت یک چیز است و ان اتحاد نیروهای سکولار،دموکرات و انحلال طلب است. سوال من از اقای فاطمی این است که شما ودیگران چه تلاشی برای نزدیک شدن نیروهای سکولار و دموکرات انجام داده اید و ثمره تلاش اپوزیسیون چه بوده است.?اگر امروز همه ما به حاکمیت ملی اعتقاد داریم پس چرا تحت این نام واسم متحد نمی شویم و به این حکومت غیر مردمی پایان نمی دهیم! هر الترناتیوی که می خواهد ساخته شود با منیت های خود جمهوری اسلامی را فراموش می کنیم و نگران این می شویم که چه کسی می خواهد این کار را انجام دهد .مگر حاکمیت ملی حکومت مردم برای مردم با مردم نیست.پس این همه لجاجت برای اتحاد چیست? «حاکمیت ملی» متشکل از دو کلمه ی «حاکمیت» و «ملی» بوده و از جمله مقوله های است که با پسوند ملی در ادبیات سیاسی کاربرد داشته است . برای یافتن معنی اصلی حاکمیت ملی باید نخست کلید واژه ها (حاکمیت) و (ملی) را تعریف کرد. براساس تعريف علمي حقوقدانان و انديشمندان : ««حاكميت» همان قدرت برتر و عاليه اي است كه در هر جامعه، بلامنازع و مافوق همه قدرت هاست و داراي دو بعد اساسي است : نخست، بعد ملي آن كه موجب اطاعت مردم از اين قوه برتر مي شود و ديگر بعد بين المللي آن است كه بر اساس آن كشورهاي ديگر حاكميت يك كشور را به رسميت مي شناسند واژه «ملي» : «امروزه اصطلاحي متعلق به فلسفه سياسي و علوم اجتماعي است و از لحاظ لغوي در زبان هاي لاتين از ريشه” زاده شدن”، “خويشاوندي داشتن” و “هم تباري” مي آيد . لذا “ملي” نظير “مليت” مفهومي است که عمري دويست ساله در دنيا دارد و معطوف به مفهوم “ملت” در معني اقتصادي-اجتماعي- سياسي (فراديني و فرا ايلي آن) است . در تعريف كلاسيك از مفهوم ملت، «اساسا ملت در تعلق به ديگرى معنا پيدا ميكند و خود فى نفسه معنائى ندارد و اين ديگرى يا سردارى، اميرى و از اين قبيل است كه يك حكومتى را تشگيل ميدهد و مردم به عنوان رعاياى اين حاكم مفتخر به عنوان ملت ميشوند . اما برخلاف تعریف کلاسیک و قدیمی از ملت، در تعريف جدید، «ملت به مجموعه انسان هایی که در یک سرزمین واحد زندگی کرده و حاکمیت سیاسی واحدی را مبتنی بر آرای جمعی بوجود آورده اند، اتلاق میگردد . » درین تعریف مدرن از ملت، حاکمیت ملی اصلا مستقل از قلمرو اراده ملت مشروعیت نمی یابد . زیرا حاکمیت ملی از تبلور رای و اراده جمعی شکل گرفته، قوام یافته و بمثابه نماد و مظهر اراده جمع ایفای نقش میکند. «حاکمیت ملی» در مفهوم جدیدش بار حقوقی داشته که بعد از مشارکت آزادانه مردم در انتخابات و تراکم آراء اکثریت، اوتوریته اِعمال قدرت سیاسی، به شخص و یا نهادی موقتا تفویض شده و آن شخص یا نهاد، بمنزله مظهر و نماد اراده و خواست مردم، قدرت اجرایی حاکمیت را در جغرافیای معین بدست گرفته هم در سطح ملی و هم در عرصه بین المللی، روابط داخلی و خارجی دولت را تبیین کرده و حاکمیت ملی را رهبری می کند . با این تعریف از حاکمیت ملی، مشخص می گردد که حاکمیت به ملت تعلق دارد و دولت صرف وظیفه تعمیل اراده ملت را بعهده دارد . یا به عبارت دیگر، حاكميت و سيادت از آنِ تمامى مردم است و مردم با تراکم آرای شان، پروسه انتخاب نماينده و تفویض موقتی قدرت را به شخص یا اشخاصی برعهده گرفته و با نظارت بر عملكرد دولت، از هر گونه انحصار در روند تصميم سازى و چيرگى گروه و فكر خاص بر سرنوشت عمومی جلوگيرى مى كنند . مردم در یک کشور پلی اتنیک جزء مجموعه اقوام تشکیل دهنده آن کشور هستند و حاکمیت ملی در چنین کشوری کثیرالاقوام، به معنی حاکمیت همه ملیت ها و اقوام بر سرنوشت سیاسی شان، قابل تعریف است که این حاکمیت در برابری حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنان در حاکمیت ملی تبلور مییابد . زیرا » اصل حق تعین سرنوشت، بر پایه نظریه حق حاکمیت مردم استوار است.» پس با این تعریف، مرجع قدرت حاکمیت، اراده و خواست مردم است که با متراکم ساختن رای شان در واقع اوتوریته ایجاد کرده و آنرا به شخص یا اشخاصی موقتا تفویض می کنند و با تفویض این قدرت است که حاکمیت مشروعیت می یابد . فراموش نگردد که حاکمیت زمانی ملی می گردد که اراده و رای تمام مردم کشور در ساختار آن دخیل بوده و در واقع حکومت، عامل اجرایی خواسته ها و تبلور دهنده ارمانهای تمام مردم کشور صرف نظر از تعلقات سیاسی، مذهبی و اتنیکی انان می باشد . این امر زمانی میسر است که دولت به نمایندگی از مردم در راستای تحقق عدالت اجتماعی تلاش ورزیده و عدالت در تمام شیون زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همه رونما گردیده و زمینه برادری بر پایه برابری تمام اقوام شریف کشور را فراهم سازد . بنا بگفته جان راولز (John Rawls ) برابري درجوامع دموکراتيک برابر با عـدالت است «توصيف برابري کارآساني است. جزاين نيست که همگان را يکسان وصف کنيم و جايگاهي برابر، يعني وضعيتي همسان براي هر يک ازآنان نسبت به ديگران درنظر گيريم . آن ها همه داراي حقوق و قدرت هاي يکسان در راه و روشي خواهند بود که امکان دست يابي به هماوايي بين آن ها را فراهم خواهد آورد.» پس با این برداشت از حاکمیت ملی به این نتیجه می رسیم که شرکت متناسب نمایندگان اقوام در ساختار حاکمیت نه تنها مشروعیت حاکمیت را محقق می سازد بلکه این حاکمیت را که تبلور دهنده خواست ها و اراده اکثریت شهروندان کشور می باشد تبدیل به مظهر، نماد و سمبل وحدت ملی، هم در سطح ملی و هم در عرصه بین المللی می کند .امیداورم با این باور به حاکمیت ملی هر چه زودتر نیروهای سکولار و دموکرات براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر با اتحاد و همدلی و راهکار ومانفیست مردم ایران را خوشحال نمایند واین حکومت ورشکسته را ساقط نمایند .اگر به حاکمیت ملی اعتقاد دارید ان را از اهداف خود قرار دهید و نوع حکومت و سیستم اداری کشور را به صاحبان اصلی ان یعنی مردم واگذار نمایید و در این خصوص کسی هم حذف نفرمایید. اول سعی نمایید مردم را حاکم کنید و بعد نظر خود را به رای مردم بگذارید.شرایط امروزایران بحرانی است و نگاه مردم به شما در خارج از کشور است.امیدوارم در سال اینده این پیروزی محقق گردد ومردم به ازادی ورفاه برسند.
پی نوشت ها : 1- گیدنز ، جامعهشناسی، ۱۳۸۴، ترجمهٔ منوچهر صبوری، نشر نی، ص ۸۱۱